حواسم نیست اردیبهشت دارد چطور میگذرد. مدام در حال دویدن و نرسیدنم. دلم یک استراحت کوتاه میخواهد. شبیه روزهایی که توی آن شهر کوچک سرسبز بودیم و به معنای واقعی کلمه فارغ بودم. حواسم به عطر گلها بود، رنگ برگهای درختان، تعداد مرغهای دریایی که بالای خانه میچرخیدند، آرایش چشمهای زنی که هر روز حین دوچرخهسواری در مسیر فروشگاه میدیدمش. حالا؟ هیچ.
- ۹۷/۰۲/۰۵